مقدمه
الگوهای ادامه دهنده: الگوهایی که در این فصل معرفی میکنیم الگوهای ادامه دهنده نام دارند . این الگوها نشان دهنده این هستند که روند خنثی در طی فعالیت های قیمت چیزی جز یک توقف مقطعی قیمت نیستند و پس از آن روند دوباره همان جهت قبلی خود به حرکت ادامه خواهد داد . این مسئله وجه تمایز اصلی گروها از الگوی بازگشتی که در فصل قبل خواندیم دارد
تفاوت دیگر الگوهای برگشتی با الگوهای ادامه دهنده در طول دوره زمانی آنها میباشد . الگوهای برگشتی معمولا در زمان طولانی تری اتفاق می افتد حال اینکه الگوهای ادامه دهنده اغلب در زمان کمتری ساخته میشود آنها در دسته بندی های میان مدت یا کوتاه مدت طبقه بندی میشود
به استفاده دائمی ما از عبارت ((معمولا))توجه کنید همیشه استثنا وجود دارد . گاهی تفاوت یک گروه از الگوها با دسته دیگر به اندازه یک تار مو است
کلیت این دو دسته یعنی (( الگوهای بازگشتی یا الگوهای ادامه دهنده )) اساسی دسته بندی شده اند و به معامله گر کمک میکند که رفتار آینده بازار را به درستی تشخیص دهد
انواع الگوهای ادامه دهنده
مفهوم مثلث
الگوی مثلث از جمله الگوهای کلاسیک است که عمدتاً به صورت الگوهای ادامهدهنده عمل میکند اما بعضاً رفتاری مشابه الگوهای بازگشتی دارد. این الگو متشکل از دو خط روند همگرا است که در یک نقطه به هم متصل شده و تشکیل یک رأس از مثلث را میدهند. این نوع از الگوها معمولاً بیانگر توقف مقطعی قیمت هستند و پس از وقوع آنها، قیمت با روند قبلی به حرکت خود ادامه خواهد داد.
2- مثلث متقارون
الگوی مثلث متقارن نوعی الگوی اصلاحی است که از ۵ موج تشکیل میشود. پس از کامل شدن موج پنجم، انتظار داریم اصلاح پایان یافته و روند ادامه یابد. زمانی که قدرت خریداران و فروشندگان تقریباً یکسان باشد، الگوی مثلث متقارن که از لحاظ ظاهری مشابه مثلث متساویالساقین است، تشکیل میشود. خطوط روند در این الگو دارای شیب مخالف هم هستند؛ یعنی خطوط مقاومت و حمایت به طور همزمان، به یکدیگر همگرا میشوند. برای رسم خطوط روند در این الگو، حداقل به دو نقطه برای هر خط نیازمندیم تا مطمئن شویم الگوی ما معتبر است. هر چه تعداد نقاط برخورد با خطوط روند بیشتر باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهدبود.
نکته قابل توجه در الگوی مثلث متقارن، این است که روند قیمت بعد از شکست الگو بستگی به این موضوع دارد که کدام خط روند توسط نمودار قیمت شکسته میشود و ممکن است حرکت قیمت در جهت روند اولیه یا در خلاف جهت آن باشد. برای معامله به کمک الگوی مثلث متقارن باید منتظر شکست الگو باشیم؛ یعنی باید خط روند بالایی یا پایینی مثلث که همان خطوط مقاومت و حمایت هستند، توسط یک کندل شکسته شود و پس از آن، یک کندل دیگر به عنوان تأییدکننده شکست، ایجاد شود.
در مثلث متقارن دو نوع تکنیک اندازه گیری رایج وجود دارد. ساده ترین تکنیک این است که طول عمودی پهن ترین قسمت مثلث را اندازه بگیریم و این فاصله را در نقطه شکست اعمال کنیم (بالا یا پایین برویم).
دومین روش این است که خط روند بالایی از بالاترین نقطه روند موازی با خط پایینی رسم کنیم. خط بالایی این کانال میتواند هدف بالایی قیمت را مشخص کند.
3- مثلث افزایشی
الگوی مثلث صعودی از دو خط روند همگرا تشکیل میشود که در آن، خط روند بالایی یا خط مقاومت، تقریباً افقی بوده و خط روند پایینی یا خط حمایت، دارای شیب مثبت است. در روندهای صعودی، زمانی که خریداران قدرت کافی برای عبور از خط مقاومت را نداشته باشند، قیمتها را به طور تدریجی افزایش میدهند.
در چنین شرایطی، الگوی مثلث صعودی شکل میگیرد که در آن، قدرت خریداران به تدریج افزایش مییابد تا جایی که خط مقاومت الگو شکسته شده و روند صعودی ادامه یابد. در صورتی که الگوی مثلث صعودی در روند نزولی تشکیل شود، این الگو به صورت بازگشتی رفتار میکند؛ یعنی پس از تشکیل الگو و شکست خط مقاومت، شاهد روند صعودی خواهیم بود.
توجه کنید زمانی شکست الگوی مثلث صعودی برای ورود مطلوب است که با حجم معاملات بالایی همراه باشد؛ زیرا حجم معاملات بالا، تأییدکننده شکست مقاومت و شروع یک روند صعودی است.
4-مثلث کاهشی
الگوی مثلث نزولی نیز از دو خط روند همگرا تشکیل میشود که در آن، خط روند پایینی یا خط حمایت تقریبا افقی است و خط روند بالایی یا خط مقاومت دارای شیب منفی است. این الگو کاملا عکس الگوی مثلث صعودی است که معمولا در روندهای نزولی شکل میگیرد و پس از شکست الگو، روند نزولی ادامه مییابد.
در روندهای نزولی زمانی که فروشندگان قدرت بیشتری نسبت به خریداران پیدا میکنند و بازار را در دست میگیرند، قیمتها را به آهستگی کاهش میدهند. در چنین مواقعی الگوی مثلث نزولی تشکیل میشود و افزایش قدرت فروشندگان تا جایی ادامه پیدا میکند که خط حمایت الگو با حجم بالا شکسته شده و روند نزولی ادامه یابد
در الگوی مثلث نزولی نیز حجم معاملات، در شکست خط حمایت بسیار مهم است. در این الگو، حجم معاملات به تدریج کاهش مییابد، لذا افزایش حجم معاملات در نقطه شکستِ خط حمایت میتواند تأییدکننده شکست الگو و ادامه روند نزولی باشد.
5-الگوهای مثلث پهن شونده
الگوی مثلث انبساطی گونهای کمیاب از الگوهای مثلث است که معمولاً به صورت مثلث واژگون بوده که خطوط روند در آن خلاف سایر مثلثها از هم دور میشوند. به عبارتی، این الگو به شکل مثلثی است که در حال توسعه و انبساط است. حجم معاملات در این نوع الگوها خلاف سایر الگوهای مثلث است و با افزایش قیمت، افزایش مییابد. معمولاً زمانی الگوی مثلث انبساطی تشکیل میشود که بازار احساسی شده و تمایل خریداران به خرید سهم افزایش مییابد. تشکیل این نوع الگو در نمودار قیمت باعث ایجاد قلههای قوی در بازار میشود.
جمع بندی مثلث ها
الگوهای کلاسیک از جمله الگوهای مثلثی از مهمترین و کاربردیترین الگوهای بازار هستند. ظاهر شدن این الگوها میتواند افق بازار را برای معاملهگر روشن کرده تا بتواند بهتر از قبل به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشد.
الگوی کنج پهن شونده که به الگوی مثلث انبساطی نیز نامیده میشود، از الگوهایی است که کم ظاهر میشود و شرایط معاملاتی در موجهای بلند آن دشوار است. اما حالا میدانیم که در صورت پدیدار شدن آن باید از معاملات هیجانی بپرهیزیم و با احتیاط بیشتری گام برداریم.
حضور این الگو در قلههای بازار صعودی میتواند باعث تغییر روند شده و بازار را نزولی کند. بنابراین شناخت این الگو میتواند سبب بروز رفتار صحیح معاملاتی شود.
7- کنج ها
کنج ها از دو جهت شبیه مثلث های متقارن میباشند. یکی از نظر ظاهر (( نوک تیز بودن)) و دیگر مقدار زمانی که برای شکل گیری آنها صرف میشود. همانند مثلث متقارن این الگوها نیز با دو خط روند همگرا (نقطه ای به نام راس) به یکدیگر میرسند شناخته میشوند. ازآنجا که مقدار زمانی برای ساخته شدن یک کنج صرف میشود حدودا کمتر از یک ماه است و از سه ماه بیشتر نمیشود کنج ها را در الگوهای میان مدت طبقه بندی میکنند وجه تمایز کنج ها با مثلث های متقارن شیب قابل توجه آنهاست الگوی کنج معمولا شیب قابل روئیتی در یکی از جهات بالا و پایین دارند به عنوان قانون – مانند الگوهای پرچم – شیب کنج در خلاف جهت روند اصلی قبل از وقوع آن میباشد. بنابراین هر گاه شیب کنج رو به پایین باشد از آن انتظار افزایش و هر گاه شیب آن رو به بالا باشد از آن انتظار کاهش داریم.
تعیین حد سود و حد ضرر در الگوی کنج
برای تعیین حد سود در الگوی کنج باید ارتفاع الگو را محاسبه کنید و از نقطهای که خط مقاومت شکسته میشود، به همان اندازه به سمت بالا یا پایین حرکت کنید. حد ضرر را نیز کمی پایینتر از آخرین کف و یا سقف تشکیل شده در الگو، در نظر بگیرید.
جمع بندی کنج
الگوها یکی از ابزارهایی هستند که برای تحلیل بازارهای مالی و کسب سود بیشتر به معاملهگران کمک میکنند. الگوهای کنج از انواع الگوهای اصلاحی در تحلیل تکنیکال هستند. این الگوها به شما کمک میکنند تا روند بازار را بر اساس تغییرات نمودار قیمت، پیشبینی کنید. سپس، بهترین نقطه برای ورود یا خروج را تشخیص داده و موقعیت مناسب را اتخاذ کنید. البته این کار نیازمند کسب مهارت است که با تمرین بسیار حاصل میشود.
8- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل که در بسیاری از نمودارهای قیمت مشاهده میشود، یکی از الگوهای بسیار پرکاربرد و مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود.
این الگو معمولاً پس از یک روند صعودی یا نزولی و زمانی شکل میگیرد که بازار روند مشخصی نداشته و به اصطلاح «رِنج» یا نوسانی است. در این موقعیت، کندلهای قیمتی درجا میزنند و در حال نوسان هستند و در نتیجه، نمیتوان برای نمودار قیمتی روندی مشخص کرد.
همانطور که از اسم الگوی مستطیل پیداست، در این الگو، کفها و سقفهای نمودار قیمتی به صورت افقی و به موازات هم شکل گرفته و از اتصال این قلهها و درهها، مستطیل شکل میگیرد. این الگو را گاهی «ناحیه تراکم» یا «محدوده معامله» نیز مینامند.
الگوی مستطیل صعودی
لگوی مستطیل صعودی یکی از الگوهای ادامهدهنده است که طی روند صعودی شکل میگیرد. زمانی که در یک روند صعودی، شاهد رِنج و نوسان بازار در یک محدوده حمایتی و مقاومتی مشخص باشیم، به اصطلاح گفته میشود که بازار در حال استراحت است. در این مرحله، تنها باید منتظر شکلگیری کامل الگو و شکسته شدن یکی از خطوط حمایت یا مقاومت بود. پس از شکست یکی از خطوط، نمودار قیمتی در همان جهت قبل به حرکت خود ادامه میدهد و میتوان در خصوص معامله، تصمیمگیری کرد.
لازم به ذکر است که میزان حرکت قیمت، پس از شکست الگوی مستطیل، به اندازه عمق الگوی تشکیلشده است.
الگوی مستطیل نزولی
الگوی مستطیل نزولی کاملاً برعکس الگوی مستطیل صعودی است و طی روندی نزولی شکل میگیرد. زمانی که در یک روند نزولی، شاهد رنج و نوسان بازار در یک محدوده حمایتی و مقاومتی مشخص باشیم، باید منتظر شکلگیری کامل الگو و شکسته شدن یکی از خطوط حمایت یا مقاومتِ تشخیصدادهشده بمانیم. پس از شکست یکی از این خطوط، نمودار قیمتی در همان جهتِ قبل به حرکت خود ادامه میدهد و میتوان در خصوص ورود به معامله، تصمیمگیری کرد.
نکته 1: در الگوی مستطیل نزولی، زمانی که قیمت از پایین مستطیل رد شد، موقعیت فروش به دست آمده است.
نکته 2: داخل مستطیل معامله کردن ریسک بالایی دارد مگر اینکه طول مستطیل بلند باشد و قیمت به خط حمایت و مقاومت قوی و مهمی رسیده باشد.
9- الگوهای سروشانه ادامه دهنده
در فصل قبلی الگوی سروشانه را در بسیاری از جهات مورد مطالعه قرار دادیم و گفتیم که این الگو به عنوان بهترین الگوی برگشتی مطرح میباشد. با این حال که الگو های سر و شانه برخی اوقات میتواند به عنوان یک الگوی ادامه دهنده به جای الگوی برگشتی بررسی کرد در این الگو سر و شانه ادامه دهنده ، نمودار قیمت بسیار شبیه به الگوی مستطیل است تنها با این تفاوت که نقطه قعر یا کف میانی نسبت به دو کف دیگر عمیق تر میباشد در روند نزولی قله میانی از دو قله دیگر عمیق تر است بنابراین هر دو الگو را میتوان سرو شانه دانست که از روند قبلی تبعیت میکنند و بدین ترتیب نمیتوان آنها را با الگوهای سرو شانه برگشتی اشتباه گرفت
تایید واگرایی
اصل تایید یکی از رایج ترین عنوان های راه یافته به کلیه موصوعات تحلیل بازار است و اغلب در ارتباط با نقطه مقابلش یعنی واگرایی مطرح میشود. ما هر دو این مفاهیم را مطرح کرده و درباره انها بحت کردیم. اما از آنجا که کاربرد آنها بسیار مهم است در سایر بخش های کتاب نیز به آنها اشاره خواهیم کرد. در اینجا در مبحث الگوهای نمودار درباره موضوع تایید صحبت کنیم اما در واقع این موضوع در همه بخش های تحلیل تکنیکال کاریردی دارد تایید اشاره به مقایسه انواع اخطار های تکنیکال و اندیکاتورها با یکدیگر دارد و اطمینان از اینکه همه آنها جهت یکسانی را پیش بینی کرده و در واقع یکدیگر را تایید میکنند واگرایی بر خلاف تایید است و به وضعیتی اشاره دارد که انواع اندیکاتور های تکنیکال قادر به تایید درستی یکدیگر نباشند . هر چند در اینجا برداشت منفی از آن به دست می آید اما واگرایی یک مفهوم با ارزش در تحلیل بازار ها تلقی میشود و یکی از بهترین و سریع ترین اخطار های بازگشتی روند را به همراه دارد
نتیجه گیری
به نتیجه درباره الگوها در قیمت اشاره میکنیم پیش از این گفتیم که دو چیز به عنوان داده اولیه به وسیله تحلیل گران تکنیکی به کار برده میشود
این دو داده عبارتند از قیمت ، حجم، بیشترین چیزی که ما به آن پرداختیم عنصر قیمت بود . لازم است که بررسی دقیق تری نیز درباره حجم و چگونگی دخالت آن در فرآیند تحلیل دهیم.
